• وبلاگ : موقتا عنوان ندارد
  • يادداشت : عطسه‏ي وبلاگي
  • نظرات : 1 خصوصي ، 3 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    به نام خدا

    سلام

    چقدر خوب که بعد از قدم زدن در خيابان هاي شهر در خيابان هاي دل هم قدم ميزنيد...در دل هم همه چيز مي توان ديد از فقر تا فساد...از تولد تا مرگ ... و حتي از عشق تا نور ... "فقط ذره اي تفکر لازم است"

    سلام...

    اولا نوشتن مانند هر هنر ديگري به شرايط روحي و رواني آدمها بستگي دارد، نمي شود گفت كه ما بايد صبر كنيم و بي خيال شويم و آنگاه قلم و كاغذي بدست بگيريم و بنويسيم!( همانطوريكه جماعت بانوان وبلاگ نويس تجويز كرده اند!!) پس با اين حساب ديگر نبايد منتظر شنيدن آهنگي بود، نقاشي زيبايي ديد و داستان زندگي كسي را خواند. چرا كه در همه اين موارد هنرمند در شرايط تعادل روحي قرار نداشته است....

    درباره قدم زدن و ديدن كوچه و بازار و پياده روها، با شما موافقم. ولي ديدن ما هيچ دردي از جامعه حل نمي كند. آنهايي كه بايد ببينند، يا رفت و آمد در اين خيابانها را حرام اعلام كرده اند! يا اينكه اصلا وقت نمي كنند سري به اين خيابانها بزنند....

    ** بنام تو اي قرار هستي**

    سلام و عرض ادب و احترام

    با شرمندگي فراوان از تاخير در عرض ادب ؛ بعد از مدتها سعادتي شد كه بتونم خدمت برسم

    با كمي تاخير عيد ولايت و امامت مولي امير المومنين عليه السلام. روز اتمام نعمت پرودگار و اكمال دين را به شما وخانوده محترمتون تبريك ميگم .

    همه ايامتان عيد .دلتان شاد

    التماس دعا

    پاسخ

    سلام. كلا از اين كپي پيست‌ها خوشم مي‌آيد. در وقت صرفه جويي مي‌كند.