سفارش تبلیغ
صبا ویژن

موقتا عنوان ندارد

تتمه

مظاهر دیدگاه

امروز به سختی بند کفش‌هایم را بستم.
به سختی راه رفتم.
لبخند زدم.

حرف زدم و به سختی خودم را تحمل کردم.
پیر شده‌ام دیگر.


ان‌لاین که شدم این چند متن زیبا آف‌لاین بود:
1. «چه زود فراموش می شوم انگار سالهاست که من مرده‌ام اما هنوز ذهن زخمی‌ام یاد تو را نشانه می‌رود.»

2. «در خانه را بستم چرا پا برهنه ام؟
کفشهایم؟
در باز نمی شود.
کلید فنا شده است.
در زدم. در زدم.
در را باز نکرد.

آخر، یادم آمد که من
تنها زندگی می کنم.»

3. گفت: «پیر شده‌ای؟ عیبی ندارد. پیر فرزانه باش.»


پیری به جسم نیست. کاش اشکی به این بزرگی داشتم. خوشم که موهایم سفیدن. زندگی ادامه دارد.

هوای چشمانم ابری است. رنگ ندارد ولی Boo چرا.


کلمات کلیدی: روزنوشت

?بازدید امروز: (14) ، بازدید دیروز: (10) ، کل بازدیدها: (268034)

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ