قرار بود داداش من و حسن بييان دنبالمون. نيامدن، ما هم مجبور شدن خودمان بيايم خونه. بالا پشت بون خونهمون را آسفالت ميكرديم. بوش همه محل را برداشته بود. داداشم بعد از من آمد خانه، گفت كه از دور مراقبم بوده و يك نصيحت كرد، گفت:«بايد خودت باشي و خودت. حقت را ميخورند اگر نگيريش. هيچ كس به تو رحم نميكنه.»
3 تا غلط املايي و يه غلط دستوري......چون اولين باره ميام اينجاو شك داشتم كه عمدي باشه خصوصيش كردم