• وبلاگ : موقتا عنوان ندارد
  • يادداشت : خنجر مهربان
  • نظرات : 4 خصوصي ، 9 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + تهاني 

    يا رفيق!

    سلام (!!!)

    زمانه ي غفلت؟! چرا همه ي كاسه ها كوزه ها را هميشه سر زمانه مي شكنيم؟! چرا هيچ وقت فكر نمي كنيم شايد زمانه هم از دست ما همان قدر شاكي باشد كه ما از دست او؟ شايد زمانه هم دلش براي آدم هاي قبلتر ها تنگ مي شود! شايد كه نه، حكما.

    اين يك تكه قشنگ بود : پشت در مغازه تندرستي نوشته‏اند، به علت خرابي دل تعطيل است.

    و اين تكه هم : دل و روح فقط با ياد خدا سرپا مي‏شوند

    همه عمر بر ندارم سر از اين خمار مستي...كه هنوز من نبودم كه تو در دلم نشستي...

    يا علي مددي!

    پاسخ

    سلام. دادا اشتب گرفتي. «زمانه‌ي غفلت» منظور موقعي است كه من غافل هستم از خدا. ربطي هم به زمانه نداره.شايد كه نه. زمانه از اول تاريخ، از دست ما شاكي است. از همان موقع جدم سيب را خورد. از همان زمان كه قابيل هابيل را شهيد كرد. از همان زمان كه نوح سوار بر كشتي شد. همان زمان كه موسي چوپاني مي كرد و تا همين زمان كه بمب‌هاي هسته‌اي و غني شده بر سر مردم مي‌ريزند.زمانه زمانه‌ي درد است. و هر روز پردردتر.