• وبلاگ : موقتا عنوان ندارد
  • يادداشت : سينه‏ي مرغ
  • نظرات : 9 خصوصي ، 19 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    بسم الله الرحمن الرحيم

    برادر عزيزم سلام

    درد؟!

    چيه ؟ كجاست ؟ چه جوريه ؟ خوردنيه ؟از كجا مي خرنش؟ كي مي فروشه ؟

    .

    حكايت ما و درد حكايت آتشه و نيستان :

    يك شب آتش در نيستاني فتاد ...

    ... زان كه مي گفتي ني ام با صد نبوغ

    همچنان در بند خود بودي كه بود

    مرد را دردي اگر باشد خوش است

    درد بي دردي علاجش آتش است

    .............................................

    خدا درد بده . دردا !!!

    خوش به حالت كه جگر فروختن سينه تو داري ! من چي بگم كه ديگه خودمم خريدار سينه ام نيستم مگه اين كه ...

    راستي يك چيزايي نوشتم اگه بخونيش لطف مي كني .

    يا حق

    پاسخ

    سلام. درد اين‌جاس ببين. اينهو وسط سينه‌ت. وبلاگ شريفت را خواندم. درد همان است. بساط آتش دارد جور مي‌شود. سوختن كه شاخ و دم ندارد شيخ. درد هم شاخ و دم ندارد.خدا درد به خريدارش مي‌ده. بهاش را بايد پرداخت.سينه من ارزش چنداني نداره. به خريدارش اميد دارم و كرامتش.شيخ دوستت دارم. خودت خوب مي‌دونم. فقط به حرفت گوش نمي‌كنم اين بلاها سرم مي‌آد.