حالا سال ها گذشته خودم که به نصیحت ها عمل نکردم، ولی بقیه را نصیحت می کنم. عجب روزگاریه. از وقتی که یادم هست و عقلم قد میدهد، معلمها، پدر و مادرم و بزرگترها می گفتن «قدر زندگیت را بدون. ارزش لحظاتی که داری تلف میکنی، ارزش دوستان.. زحمات بقیه که کار می کنن و تو می خوری و می خوابی یادت نرود. خیانته اگر درس نخونی.»
اگر ارزش، ارزش یک چیز را فهمیدیم، آن وقت است که می فهمیم آن شی، شخص، نعمت و یا مقام چقدر نبودنش یا بودنش قیمت دارد!؟ چقدر باید از آن استفاده کرد؟! اهم و مهم می کنیم با خودمان و دیگر کارها و اگر ارزشش کمتر بود بها می دهیم به آن. فقط وقتی که ارزش، قدر و ماهیت آن را درک کنیم. مثل همسری که ارزش، درک کردن همسرش را بداند. مثل پسری که قدر و اندازه، درک وجود پدرش را بداند(که بعدش درک کند و بعد هم احترام بگذارد و خادمی). مثل شاگردی که ارزش دانستن و درک مقام شاگردی را بداند، مثل پیروی که ارزش، ویژگی پیروی از امامش را بداند(که بعدش آن وپژگی را بفهمد، و بعد پیروی و بعد امام و ... را)
ما پیروان اهل بیت(((محبان اهل بیت))) قدر و ارزش این پیرو بودن را می دانیم یا نمی دانیم!! یک بحث است؛ اینکه ما ارزش، فهم و درک ارزشدار بودن اهل بیت را بدانیم، یک صحبت دیگر است!
چند جمله مناسب برای بیان بهتر مطلب:
مثلاً ارزش دغدغه داشتن برای پیروی از امام به نظر جمله مناسبی است. حالا اگر کسی مثل من دغدغه ندارد اشکال کارش مشخص میشود همین.
درک ارزش ارزشها. قبل از اینکه به خود ذات یا ارزشش برسی، این را درک کنی که مسیر رسیدن به آن چقدر ارزش دارد(خود مسیر منظور است، بعد ارزش قدم نهادن، بعد قدم نهادن، بعد رسیدن، بعد ادامه مسیر ...)
اجازه بدید ... اجازه بدید راحت حرفم را بزنم:
کسی را دوست دارید، به شدت هم دوستش دارید، او هم شما را دوست دارد، به شدت هم دوست دارد. این دوست داشتن دوطرفه خیلی با ارزشه، خیلی قیمت داره. نکته اینجاس که باید قدر این دوست داشتن را بدونی، یعنی بدونی چقدر می ارزه و به بهای خودش باهاش معامله کنی و رفتار نشون بدی. مسئله اینه که باید ارزش دانستن قیمت دوست داشتن را هم بدونی. و قیمتش را با هر چیزی نسنجی برای فروش یا معامله با هم سطحش مقایسه کنی. اگر چیزی را با طلا قیمت گذاشتن، شما باید بدونید اصلاً طلا چیه؟ چقدر ارزش داره که بعد درک کنید که چند کیلو طلا مساوی است با جنس، شخص و ... شما.
اگر ارزش، قیمت درک مسلمانی را می دانستم ... !؟؟ غمی نبود. اقا هم می آمد. امام صادق علیه السلام هم در غربت مدینه به شهادت نمی رسید، علی سر به چاه نمی گذاشت، زهرای اطهر ...
کلمات کلیدی: اینجا فکری روشن است
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.