یکی از خسته کنندهترین کارها برای من خواندن انگلیسی است. علاقه زیادی دارم یادبگیرم، ولی یه جوریه. حال نمیده. دوست دارم خواندن و یادگرفتن زبان انگلیسی همراه با افزایش آگاهی باشه. دوست دارم مقاله و کتابچه بخونم. خواندن مثلاً کتاب اینترچنج اصلاً حال نمیده. استریم لاین هم میخوانم. هر دو کتاب، یه جوری هستن. شاید اگر کسی باشه که باهاش بخونم و تنها نباشم، لذت خواندن و یادگیریم بهتر بشه. الاایُحالٍ(تیکه کلام مدیر) باید زبان را سریع یاد بگیرم. یه جورایی از نون شب هم برام واجبتره. قول دادم تا شهریور یاد بگیرم، تکلم کنم و بنویسم. دانشگاه هم فشار میآره، باید زبان تخصصی 2 و 3 را بردارم. کتابهای دانشگاه قطور و وحشتناکن. این حرفها یه طرف یادگرفتن زبان است، طرف دیگش اشتیاق من برای تکلم زبان انگلیسی است. خیلی دوست دارم بتونم انگلیسی حرف بزنم. آخه کلاس داره *... شوخی کردم. یادگیری زبان یه وسیلس برای شناختن و فهمیدن جهانی که توش زندگی میکنیم. یادگیری زبان یه وسیلس.
پ.ن:
تبلیغات شرکت بهینه سازی، اون خانومه آرایشگره، که همیشه سوهان ناخن دستشه، همش میگه «آخه کلاس داره» *. از اون یاد گرفتم. عزت جون که چیز درست وحسابی که به ملت یاد نمیده !!! ایه قرانی، حدیثی ...
زبان یادگرفتن و خوندن من، شده درد سر.
کلمات کلیدی: روزنوشت
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.