بیشتر آدم ها وقتی وارد دهه سوم عمرشان می شوند، تقریبا خود را برای ادامه مسیر در باندی بزرگتر و تشکیل یک زندگی مستقل و احیاناً ازدواج حاضر می کنند. حرکت (اگر باشد) را در مسیر ایجاد یک زندگی جدید در کنار چیزهایی که نیازدارن و دوست شون دارند سازماندهی می کنند. حرکت به سمت تشکیل یک زندگی مستقل و زیبا و احتمالاً رویایی
راستش را بخواهید چند وقتی است مثل تامیناتچیها به زندگی اطرافیان و کسانی که می شناسمشان دقت کرده ام و زندگی بزرگان و مشاهیر. بیشترشان زندگی خوبی دارند و ندارند. زندگی شان اون طور که دوست دارند نیست. راضی هستند. اما آن چیزی نیست که می خواستند. نمی خواهم از مشکلاتشان بگویم فقط در همین بدانیم که زندگی، آنها را در خود هضم کرده است. نه نه ... ببخشید! آنها خود را در زندگی هضم کرده اند.
برادرهایم، دوستانم و بقیه، روی یک مسئله اتفاق نظر دارند و معتقد هستند که همه باید به «آمادگی» برسند تا زندگی مستقلی را آغاز کنند. پسر و دختر نداره، بیشتر کسانی که توی زندگی شان با مشکل مواجه شدند، تصور درستی از زندگی و مشکلاتش و لذتهاش نداشتن، آماده نبودن. آماده مسئولیت و تکالیفی که بر گردن مرد خانواده سنگینی خواهند کرد نبودند، حد و مرزهای اخلاقی زندگی مشترک و فردی و اجتماعی، رفتارها و همین طور شرایط مالی. برای زن هم نوع رفتار با همسر و دوستان و فامیل جدید، پردازش فعالیتها و جایگاه زن در خانه، حدود و مسئولیت هایش در زندگی مشترک، چیزهای است که خیلی روی آن فکر نمی شود. و بعد زندگی ها بهم می ریزد.
خیلی دیدم که دختر و پسر تصوری از زندگی مشترک داشتند و حالا گونه دیگری در زندگی واقعی است. حالا مشکل دارند. من و بعضی از دوستانم هنوز برای زندگی مستقل و مشترک آماده نیستیم و خیلی از جوانهای دیگر.
کلمات کلیدی: اینجا فکری روشن است
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.
