86/10/13:: 9:57 صبح
مظاهر
دیدگاه
^
امروز سالروز فوت حسن نظری است. چشم به هم گذاشتم، شد یک سال. وبلاگنویسی که دوستمان بود. دوستی که در همنشینی چند ساعته با هم انس گرفتیم. از جنس گپ و گفتگو نبود. با چشمهایمان هم میتوانستیم حرف بزنیم. با دلمان. گلی بود برای خودش. بهترین نبود. پیغمبر زاده و معصوم نبود. ولی دوست بود. دوستی خون گرم و مهربان. وبلاگنویسی که دلش میسوخت برای وبلاگستان. میخواست مذهبیها بهترین باشند. میخواست بروند جلو. در این حوزه حسابی عقب هستند. پارسی بلاگ را یک قدم بزرگ حساب میکرد و حسینیهی مدرن در ذهنش نقش بسته بود. حسینیهی که مراقبت میشود آلودگی نداشته باشه.
حسنآقا یه آدم عادی بود. حسنآقای نظری یه آدم عادی بود. یه شیعه که سعی میکرد چیزی باشه که بهش اعتقاد داشت. مثل من و شما توی مسیر بود. میرفت. رهرو بود.
شادی روح حسن آقا، صلوات.
یا محمد و علی.
کلمات کلیدی: روزنوشت