سفارش تبلیغ
صبا ویژن

موقتا عنوان ندارد

دست‏گرمی‏ها

مظاهر دیدگاه

مایع دست‌شوئی 4 لیتری
اولی خوش‌تیپ، مرتب،‌با کلاس 4300 تومان
دومی معمولی و مارک مشهور 4100 تومان
سومی معمولی و مارک معمولی 3600 تومان

انتخابی ساده با چندین گزینه ساده مثل کیفیت، قیمت، بو، رنگ. چند لحظه‌ای شک داشتم که کدومش را انتخاب کنم. انتخابی ساده.
فدات بشم که حتی یک هزارم ثانیه هم شک نمی‌کنی، نعمت را به کدوم بندت بدی
! همون لحظه که باید، انتخاب می‌کنی و نعمت می‌رسه.دست گیرم باش.

مفهوم ترس، اصلا معناش چیه؟ می‌گن فکر و توانایی ما ظرفیت کامل درکش را نداره! برای همین می‌ترسیم. وقتی فکر و جسم‌ توانایی درک جهنم و عذاب‌هاش را نداره، خب، ازش می‌ترسه. وقتی فکر و ذهن مرگ را درک نمی‌کنه، ازش می‌ترسه. وقتی تغییری در روح انسان ایجاد می‌شه و دنیا براش یه جورایی تغییر می‌کنه، واضحه که از تغییرات می‌ترسه.
می‌گم اگر نباشه، من از یه مورچه، از پاره آجر گوشه کوچه، می‌ترسم. وقتی او هست ...

این‌جور که دیدم و شنیدم، تمام فیلم‌های تیلویزیون به مسئله مهم و اساسی ازدواج رسیدن. جهت اطلاع برادر و خواهرم عرض کنم که من عشقی تو فیلم‌ها ندیدم. هجوه. و به نظر این ره به ترکستان است. مگه ممکنه کسی عاشق بشه و یه جا بشینه. مثل آدم‌های تو فیلم راه را اشتباه رفتم.توهم عاشقی. هنوز هم سرگردان. فقط خودش کمک کنه.
کتاب داستان سیستان تمام شد. از روز اول ماه مبارک 10روز از نگاه رضا امیرخانی در خدمت مقام معظم ره‌بری بودم. لذت بردم. مخصوصاً نکات ریز رفتار آقا مخصوصاً غذا خوردن آقا و توجهات ایشان برام جالب بود. عبدالحسینی‌ عکاس، می‌گفت: «در هر شرایطی حرفه‌ای عمل کن»

تاحالا مصرع‌هایی(ابیات) که خرابت کرده باشن شنیدی؟ می‌گه:
می‌مخور با همه کس . شمع هر جمع مشو . من از آن روز که در بند توام آزادم . رخ برافراز که از سرو کنی آزادم . {این‌ها را یه مقدار درکیدم}
گفتا سر چه داری، کز سر خبر نداری گفتم بر استانت دارم سر گدایی
گفتا به دل ربایی ما را چگونه دیدی
گفتم چو خرمنی گل در بزم دلربایی
گفتم که بوی زلت گمراه عالمم کرد
گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید{غزل 231 حافظ}
گفتم که نوش لعلت ما را به ارزو کشت گفتا تو بندگی کن کو بنده پروز اید
{حافظم برای خودش ...} یه بار فال گرفتم 318 اومد دیگه فال نگرفتم.
سر زده وارد نشوید، می‌کده حمام نیست. {از این مصرع اول تعجب کردم، بعد خندی تلخ. قسمت دوم مثل فحش ادبیه}
بعضی ابیات برام عجیب بودن، مثل همون غزل 318.دوستت دارم

بابام می‌گه که خیاط‌ها دو دسته‌ن: خیاط‌هایی که خوب می‌دوزن، خیاط‌هایی که خوب نمی‌دوزند. یاد یه جمله معروف از تام هنکس افتادم، می‌گفت، بازی یه بازی‌‌گر یا خوبه یا بد». می‌گم، خوبه که خدا همه را فقط سفید و سیاه نمی‌بینه والا بدبخت می‌شدم. یه راست جهنمی بودم. عدل خداست دیگه شکرت که امیدت هنوز تو زندس. شکرت.


کلمات کلیدی: اینجا فکری روشن است

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >
?بازدید امروز: (30) ، بازدید دیروز: (10) ، کل بازدیدها: (271635)

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ