یعنی می‌شه مسئولین فرهنگی ما به خودشون زحمت بدن و برنامه ریزی‌های فرهنگی را مثل شرکت گوگل انجام بدن. به اعضا میدان بدهند. از اون جایی که مسئولین ما مقلد برنامه‌­های غربی‌ تشریف دارند،‌ گفتم از گوگل تقلید کنند. ای کاش یه نگاهی به فضاهای نو بندازیم. خوب می‌دونم که این کار خیلی سخته ولی به اهداف فرهنگی خواهیم رسید. کار فرهنگی زحمت داره.
درباره گول را خودم می‏نویسم:
موسسه‏ای که با افرادش کارمند نیستند، بلکه اعضا هستند. هم در قالب اداری هستند و باید مدت معین کار کنند و از سمتی می‏توانند به کارهای دیگر مثل شنا،‏ ورزش و پیاده‏روی در محیط موسسه بپردازند. اغلب کارهایی که تا به حال گوگل شروع کرده،‏کاری بوده که یکی از اعضا بر حسب علاقه خود شروع کرده و حالا یکی از بهترین‏های نت است مثل اورکات و گوگل نوت و ...
در شرکت گوگل استعدادها بسیار عالی شکوفا می‏شود و کار در سطح فوق العاده انجام می‏گیرد. کارهایی که انجام می‏گیرد اغلب جدید است یا کار قوی‏تر از قبلی‏هاست(مثل جی‏میل). دلیلش را باید در نوع مدیریت یافت، شکوفا شدن ا ستعداد اعضا و ازادی آنها و حق انتخاب داشتن برای فعالیت باعث شده تا قوی‏ترین موسسه تحقیقاتی و البته مالی و خدماتی جهان در سطح نت ایجاد شود.
ما کی می‏خوایم از این چهارچوبهای خشک برنامه‏ریزی فرهنگی و مدیریت نیروی انسانی خارج بشیم. اگر مدارس ما مثل گوگل اداره بشوند،‏اگر دانشگاه مثل گوگل باشند،‏اگر کارهای فرهنگی و اردوهامون تو این سطح باشند، آیا استعدادها بهتر و خیلی بهتر شکوفا نخواهند شد؟ آیا به زحمتش نمی‏ارز ؟ می‏شه ما هم گوگل اسلامی داشته باشیم و مدیریتش اسلامی باشه و راستای کارش هم اسلامی باشه؟ بعد ببینید چقدر استعداد نمایان خواهد شد. دیگر نمی‏شینیم تا مطهری دیگه‏ای خودش بیاد(بعد از 100 سال)‏بلکه مطهری می‏سازیم. حسابی می‏سازیم. بوعلی سینا خواهیم داشت، فضاهای نو را به دست خواهیم گرفت. اگر بلد باشیم زحمت بکشیم،‏و مدیریت کنیم و پول خرج کنیم..

انتخاب:
1- چرا راه دور بروم، می­خوام از خودم شروع کنم، شما دوستانی که بنده را لینک کردید، دوست دارم هر جمله، کلمه یا عبارتی که به نظرتون درباره این وبلاگ کاملتر، قشنگ و یا بامزه­تر است را به عنوان لینک اختصاص بدید. هر چی دلتون خواست، به فراخور ذهنیت­تون از این وبلاگ و یا نویسندش. این طوری بین چندین گزینه می­تونید انتخاب کنید.
2- تمام مسائل از انتخاب شروع می­شه، مشکل انتخابه. سعادت انتخابه، جهنم و بهشت یک انتخابه، خوب یا بد بودن، داشتن یا نداشتن.
3- بعضی انتخاب­ها هم دست ما نیست، زوریه، اجباریه،
4- همه به فراخور حد، ظرفیت، توان و قدرتشون می­تونن تو زندگی حوزه انتخاب بزرگ یا کوچیک داشته باشند.
5- در هر لحظه و مکانی که گزینه­ای تو زندگیتون انتخاب می­کنید، خوب یا بد، این خداست که به شما عنایت می­کنه و گزینه­ها را خدا به شما می­ده. شما با عقل و فکر خودتون انتخاب می­کنید و بعد یه وضعیت دیگه که سرچشمه از انتخاب قبلی داره میره، خدا باز شما را مختار می­کنه بین گزینه­ها.
6- الان تیم والیبال جوانان کشورمان مقام سوم جهان را بدست آوردند. من به والیبال علاقه دارم، دوم و سوم راهنمایی قهرمان مدرسمان شدیم، متاسفانه برای تمرینات قهرمانی کسی نبود که راهنمایمان بکند و برویم در سطح قهرمانی کار کنیم. اون زمان گزینه­ای به نام ورزش قهرمانی والیبال در ذهن ما نبود. کسی راهنمایی نکرد، عقل خودمان هم نرسید، بچه بودیم، متاسفانه.
7- خیلی دلم می­خواد بروم پیش امام رضا علیه السلام، حالا تو مشهد، قم، تهران، هر جا که باشه، فقط می خوام برم پیش امام رضا علیه السلام.

کلمات کلیدی: اینجا فکری روشن است